معنای فاطمه
عالم تمام غرق تمنای فاطمه ست
اصلاً دلیل خلق ، تماشای فاطمه ست
باشد به زیر سایه ی مهرش تمام خلق …
هر ذره ای که زیر قدم های فاطمه ست …
هاجر که زمزم از قدم کودکش شکفت
در آرزوی بوسه ای از پای فاطمه ست
عیسی که مرده از نفسش جان گرفته بود
در آرزوی فیض نفس های فاطمه ست
موسی که با عصاش دل بجرمی شکافت
بی بادبان فتاده به دریای فاطمه ست
او زن بود ولی به خداوند تا به ابد
مردانگی خلاصه ی معنای فاطمه ست
اما به جز علی که سزاوار مدح اوست ؟
آری فقط علی ست که همتای فاطمه ست
رخسار نیلی و قد خم ، بازوی کبود
.
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات